روش های محاسبه بهای تمام شده در انبار

روشهای محاسبه بهای تمام شده

روش های محاسبه بهای تمام شده در انبار

یکی از مهمترین مباحث حسابداری صنعتی روش های تعیین بها در انبار هنگام ورود و خروج کالاها با بهای متفاوت است. این مبحث به قدری کاربردی است که حتی در استاندارد شماره 8 نیز به آن اشاره شده است. در این مقاله تلاش شده بصورت خلاصه و با مثال های کاربردی روش های محاسبه بهای تمام شده توضیح داده شود.

در هنگام ثبت موجودی کالا از دو سیستم متفاوت دائمی و ادواری استفاده میشود که تفاوت های مهمی با هم دارند.

سیستم دائمی

سوابق و مدارک موجودیها به طور منظم و دائمی نگهداری و کلیه اقلام خرید و فروش کالا به ترتیب تاریخ در کارت موجودی کالا ثبت می‌گردد.

ثبت حسابداری

در سیستم دائمی کالای خریداری شده بصورت زیر ثبت میشود:
ثبت زمان خرید:
موجودی کالا بدهکار
             بانک / حساب پرداختنی بستانکار  

در زمان فروش کالا نیز نیاز به دو ثبت داریم :

ثبت اول زمان فروش:
بانک / حساب دریافتنی بدهکار
       درامد فروش بستاانکار

ثبت دوم زمان فروش:
بهای تمام شده کالای فروش رفته بدهکار    
               موجودی کالا به ارزش بهای تمام شده کالا بستانکار

مزیت های روش دائمی

زمانی که موجودی کالا در زمان خرید بدهکار و در زمان فروش کالا بستانکار می شود به مدیران این امکان را می دهد تا در هر لحظه بتوانند:

  • موجودی خود را کنترل نموده و همیشه زنده و پویا باشد،
  • موجودی کالا و بهای تمام شده کالای فروش رفته نیز بطور اتوماتیک مانده گیری می شوند .

با سیستم دایمی از سیستم کاغذی و دستی خرید و فروش و همینطور شمارش های فیزیکی که در روش ادواری بسیار آزار دهنده بود خبری نیست زیرا ورود و خروج کالا و محصول را می توان با دقت بالاتری کنترل نمود و در زمان کمتری گزارش موجودی کالا را تهیه و در صورتهای مالی واحد تجاری استفاده نمود وهمینطور فقط یکبار در سال نیاز به شمارش فیزیکی کالا می باشد که موجب می شود از صحت موجودی کالا و برابری آن با مانده کالایی که طبق اسناد در دفاتر ثبت گردیده اطمینان حاصل نمود.

سیستم ادواری

در سیستم ثبت ادواری، مقادیر موجودی کالا در یک تاریخ معین (معمولاً پایان سال) شمارش شده و سپس با استفاده از  یک روش قیمت گذاری نسبت به تعیین ارزش موجودی کالای پایان دوره اقدام می‌شود.
طبق استاندارد شماره 8 حسابداری هر یک از روش های محاسبه بهای تمام شده را شرح میدهیم:

  1. اولین صادره از اولین وارده ( فایفو ): (first-in, first-out (FIFO
  2. اولین صادره از اخرین وارده ( لایفو): (last-in, first-out (LIFO
  3. میانگین موزون: weighted-average
  4. شناسایی ویژه: specific identification
  5. موجودی پایه
روش FIFO محاسبه بهای تمام شده

1- اولین صادره از اولین وارده (روش های محاسبه بهای تمام شده)

هر کالایی که اول وارد انبار شده اول باید خارج شود .
بطور مثال ما یک کارخانه تولیدی لبنیات هستیم اولین محصولاتی که تولید میشوند باید زودتر به فروش برسند چون طبق تاریخ انقضا ممکن است به ضایعات تبدیل شوند.

نمونه بارز برای فایفو انبار موادغذایی است زیرا اگر کالاهایی که زودتر وارد انبار شده اند خارج نشوند از آنجایی که تاریخ مصرف دارند فاسد میشوند.

در نتیجه بهای تمام شده موجودی کالا در آخر سال بیانگر آخرین خریدها و یا آخرین تولیدات ما است.

مقایسه روشهای FIFO و LIFO

2- اولین صادره از آخرین وارده (روش های محاسبه بهای تمام شده)

مواردی هستند که برای ما فروش اخرین خریدها بصرفه تر است . پس هرکالایی که دیرتر خریداری شده زودتر بفروش میرسد.
در نتیجه بهای تمام شده موجودی بیانگر اولین خریدها و یا اولین تولیدات است.

نمونه بارز برای لایفو انبار کالاهای لوکس و زینتی است زیرا کالاهایی که زودتر وارد انبارشده اند مد نبوده و چندان در بازار متقاضی ندارند یا به اصطلاح باعث از دست دادن سهم بازار میشوند.

ازاین رو بهتراست تازه ترینها رابه بازار عرضه کنیم تا مشتری ها را نگه داریم.

3- میانگین موزون (روش های محاسبه بهای تمام شده)

زمانی استفاده می شود که مدت ماندگاری موجودی در انبار برایمان مهم نیست و با گذشت زمان هیچ کالایی از بین نمیرود.
در این صورت بهای تمام شده کالا از طریق بهای متوسط یا همان میانگین محاسبه میشود.
میانگین موزون از تقسیم مجموع بهای تمام شده واحدهای موجودی به مجموع تعداد واحدهای آن موجودی محاسبه میگردد و میتوان از طریق محاسبه دائمی (میانگین موزون متحرک ) یا محاسبه ادواری ( میانگین موزون سالانه ، شش ماهه و … ) به آن دست یافت.

روش های محاسبه بهای تمام شده

4- شناسایی ویژه (روش های محاسبه بهای تمام شده)

معمولا برای کالاهای با ارزش با قیمت بالا بکار میرود.
زیرا ما دقیقا مشخص میکنیم که چه کالایی با چه قیمتی وارد انبار شده و با همان قیمت نیز از انبار خارج میکنیم.

این روش بسیار دقیق و سخت است و معمولا برای کالاهای لوکس بکار میرود برای اقلامی مناسب است که صرفنظر از فرایند خرید یا تولید قابل تشخیص هستند.

اما کاربرد این روش در مواردی که اقلام متعددی از موجودی مواد و کالا از یکدیگر قابل تفکیک نباشند مناسب نیست.

5- موجودی پایه (روش های محاسبه بهای تمام شده)

بهای تمام شده موجودی مواد و کالا براین اساس که یک ارزش واحد ثابت به بخشی از موجودیها که تعداد آن از پیش تعیین شده است نسبت داده شود و موجودیهای اضافه بر این تعداد به روش دیگری ارزشیابی میگردد. اگر تعداد  واحدهای موجود، کمتر از حداقل از پیش تعیین شده باشد، ارزش واحد ثابت در مورد کل تعداد موجودی اعمال خواهد شد.

جمع بندی روشهای محاسبه بهای تمام شده

  • روش های مورد استفاده جهت تخصیص بهای تمام شده به موجودی مواد و کالا باید به گونه ای انتخاب شود که برای مخارجی که واحد تجاری برای رساندن کالا به مکان و شرایط فعلی آن واقعا متحمل شده است، منصفانه ترین تقریب ممکن را فراهم آورد.
  • بهای تمام شده موجودی مواد باید با استفاده از روش های شناسایی ویژه، اولین صادره از اولین وارد (فایفو)، میانگین موزون محاسبه شود.
  • روش هایی از قبیل موجودی پایه، اولین صادره از آخرین وارده معمولا جهت ارزشیابی موجودی مواد مناسب نیست. زیرا کاربرد آن اغلب منجربه مبالغی بابت موجودی در ترازنامه خواهد گردید که هیچ رابطه ای با سطح اخیر مخارج ندارد. در صورت استفاده از روش های مذکور، نه تنها مبالغ منعکس شده بابت دارایی های جاری گمراه کننده است بلکه اگر سطح موجودیها کاهش و قیمتهای قدیمی تر به سود و زیان راه یابد، نتایج بعدی نیز بطور بالقوه مخدوش خواهد شد.
  • یادآوری:  در ایران استفاده از روش لایفو غیرقانونی است.

حل مثال روشهای محاسبه بهای تمام شده

1- مثال فایفو( اولین صادره از اولین وارده) 

حال با روش فایفو – لایفو و میانگین مبالغ فروش و موجودی انتهای دوره را بدست می آوریم.

فروش اول >>   45*1000= 45.000  مبلغ کل فروش  هر واحد را 1000 فروختیم

فروش دوم >> 55*1000 = 55.000

   10*1500 =15.000   مبلغ کل فروش میشه 70.000 مبلغ هر واحد 70.000/65 = 1078

مبلغ هر واحد از تقسیم مبلغ کل بر تعداد بدست می آید

موجودی انتهای دوره >> (100+50+30) –(45+65) = 70 تعداد

                               40*1500 =60.000

                               30*3000 = 90.000    >> بهای کل انتهای دوره 150.000

2- مثال لایفو (اولین صادره از اخرین وارده)

فروش اول >> 45*1500 = 67.500

فروش دوم > > 30*3000 = 90.000

                    5*1500 = 7.500

                   30*1000 = 30.000 >> مجموع میشه 65 به بهای 127.500

    در این حالت موجودی انتهای دوره 70 عدد است که باقیمانده اولین خریدهای ما است.

70*1000 = 70.000 بهای انتهای دوره

3- مثال روش میانگین موزون

تعداد کالا(واحد) قیمت هر واحد (ریال)
—————— ———————–
موجودی کالای اول سال 200    300
خرید اول                 250     320
خرید دوم                 300      330    
فروش                     100       ؟؟
خرید سوم                 250      350         

بهای انتهای دوره ؟؟؟         
———-
جمع 1000
مطلوبست محاسبه قیمت 500 عدد کالای باقیمانده در پایان دوره و مبلغ فروش 100 عدد
 200*300 +250*320 + 300*330 =239.000 
نرخ میانگین 239.000/750 = 66/318

فروش 100* 66/318 = 31.866

در این حالت باقی مانده تعداد 650 و باقی مانده ریالی 207.134
250*350 + 207.134 = 294.634 >> مانده ریالی انتهای دوره  و مانده تعدادی 900 عدد است

میانگین 294.634/900 =37/327

نکات روشهای محاسبه بهای تمام شده

  • FIFO روشی است که موجودی ها همواره به طور منظم گردش داشته و همواره کالاهای جدید و تازه در دسترسی باشد. ضمنا اجرای این روش در دوره هایی که قیمتها در حال افزایش است موجب ایجاد سود ناخالص بیشتر میشود علیرغم مزایای فوق سود بیشتر موجبات مالیات بر درآمد بیشتر را فراهم می آورد ودر آمدهای جاری با اقلام بهای تمام شده نسبتا قدیمی مقایسه می شود و در نتیجه کارایی وسود آوری بیش از واقع نشان داده میشود. ضمن اینکه برای جایگزینی اقلام موجودیها بهای بیشتری نیز باید پرداخت کرد.
  • LIFO مزیت عمده این روش این است که در دوره افزایش قیمتها سود ناخالص به میزانی کمتر محاسبه و مالیات بر درآمد کمتری  پرداخت گردد. موجب بهبود وضعیت نقدینگی و گردش وجوه نقد میشود ضمنا درآمد جاری با اقلام بهای تمام شده نزدیک به قیمتهای جاری مقایسه ومقابله و در نتیجه سود ناخالص نیز سود آوری تجاری را بهتر نشان میدهد.
  • اگر روش LIFO در چند دوره مالی متوالی به کار برده شود اقلام موجودیهای منعکس در ترازنامه با ارزش به مراتب کمتر از قیمتهای جاری در موقع افزایش قیمتها نشان داده میشود زیرا مبنای اقلام بهای تمام شده قدیمی و نسبتا ارزان (که موجب پایین آمدن غیر عادی بهای تمام شده کالای فروش رفته است) محاسبه و ارزیابی شده است و افزایش سود غیر معقولی را موجب خواهد شد.

ما در این مقاله صرفا درباره انبار حرف میزنیم یعنی هر مبلغی که هزینه شده تا یک کالا وارد انبار شود جز بهای تمام شده کالا محاسبه میشود و هنگام خروج کالا هم صرفا طبق روش تعیین بها مبلغ خروجی داریم. یعنی هزینه هایی مثل سربار و حقوق و دستمزد و یا هر هزینه دیگه ای که برای یک کالا میشه در انبار قابل محاسبه نیست و باید با راهکارهای مناسب بهای تمام شده کالای فروش رفته را محاسبه کنیم که در مقالات بعدی به آنها اشاره خواهیم کرد.

کانال آموزشهای مالی و حسابداری Acctrain.ir
سایر آموزشهای حسابداری

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.