حسابداری صنعتی؛ اجزا، عوامل و کاربردها
در این مقاله در ارتباط با حسابداری صنعتی به موارد زیر پاسخ خواهیم داد:
- حسابداری صنعتی چیست؟
- چه کاربردهایی دارد؟
- از چه اجزا و عواملی تشکیل شدهاست؟
- انواع هزینهها و طبقهبندی انها؟
این موارد نمونهای از مهمترین سوالاتی است که معمولا پس از شنیدن حسابداری صنعتی به ذهن افراد خطور میکند و به دنبال پاسخی جامع به تمامی آنها هستیم. در این مقاله سعی داریم با معرفی کلیت موضوع و تشریح ابعاد مختلف در بر گیرنده آن و همچنین رویکرد و دستورالعملهای مربوط به حسابداری صنعتی به بررسی سوالات مطرح شده و پاسخ آنها بپردازیم.
حسابداری صنعتی به چه معناست؟
اساسا میتوان گفت حسابداری صنعتی یکی از شاخههای مهم و پرکاربرد علم حسابداری است که وظیفه اصلی آن محاسبه بهای تمام شده محصولات است. ارزیابی در جهت ساخت کالاها به منظور کاهش هزینهها و کنترل موجودی و تصمیمگیری دقیق در نحوه قیمت گذاری کالاها را میتوان به عنوان مهمترین کاربرد حسابداری صنعتی بر شمرد. در واقع میدانیم پیش بینی و برآورد هزینههای تولید از جمله اقدامات حیاتی در عرصه تولید و پیشرفت شرکتهای تولیدی است و شرکتها میتوانند با کنترل هزینهها از بهای مواد اولیه خود آمار دقیقتری داشته باشند تا بتواند بر تسلط خود در زمینه تعیین قیمت منطقی و معقولانه کالاها بیافزایند و تصمیمهای منطقی و دقیقتری بگیرند.
ذکر این موضوع مهم است که یکی از اصلیترین اهداف حسابداری صنعتی تفکیک درآمد و هزینه همچنین محاسبات سود و زیان ناشی از آنهاست و به همین جهت است که حسابداری صنعتی در راستای کاهش هزینهها بایستی به بررسی و تجزیه و تحلیل بخشهای تشکیل دهنده یک محصول پرداخته و اطلاعات دقیقی از هزینههای صرف شده در هر گام از تولید یک محصول را به طور مشخص تعیین کند. به این ترتیب در صورتی که کالا تا به این لحظه در خط تولید قرار نگرفته باشد، آنالیز تحلیلی خط تولید، مقایسه روند فعالیت و تمامی محاسبات حسابداری آن در قسمتهای مختلف قابل محاسبه است.
باید در نظر داشت که عدم آگاهی از فرایندها و گامهای حسابداری صنعتی و در نتیجه عدم محاسبهی بهای تمام شده کالا نه تنها باعث اختلال در تصمیمگیریهای مرتبط با فرایندهای تولید محصولات در یک کارخانه میگردد بلکه میتواند باعث وقفه و یا توقف تولید نیز گردد. نکته قابل توجه در رابطه با بهای تمام شده محصول این است که خروجی فرایند میتواند در برگیرنده هزینههایی باشد که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم در ساخت و تولید کالا نقش دارند پس شناسایی آنها و براورد دقیق مقدار هر آیتم مهمترین وظیفه یک حسابدار صنعتی به شمار میرود. بر همین اساس در ادامه به بررسی انواع هزینهها، طبقه بندی آنها بر اساس ارتباط آنها با تولید محصول و حجم تولیدی میپردازیم.
از چه روشهای برای اجرای حسابداری صنعتی استفاده میشود؟
به طور معمول حسابداران جهت در اختیار گرفتن و تجزیه و تحلیل بر روی اطلاعات مربوط به بهای تمام شده محصولات از روشهای مختلفی استفاده میکنند. این روشها در شش بخش دسته بندی میگردد که در ادامه به اختصار آنها را تشریح میکنیم.

1) هزینهیابی جذبی
هزینهیابی جذبی یا هزینهیابی کامل یک سیستم هزینه یابیست که از آن در ارزشگذاری فهرست موجودی کالا استفاده میگردد. این سیستم علاوه بر در بر گیری هزینه مواد و نیروی کار، هزینههای متغیر و ثابت تولید و سربار را نیز شامل میشود. در هزینه یابیجذبی، هزینههای ثابت و متغیر فروش و مدیریت به عنوان هزینههای دورهای لحاظ میگردد و به هزینه محصول اضافه نگردیده و در دوره رخ دادن آن محاسبه میگردد.
2) هزینه یابی مستقیم یا متغیر
در برگیرنده بخشی از هزینههای محصول است که در فرایند ساخت به سیستم تحمیل میگردد. در نتیجه تغییر حجم تولید تغییر مییابد. در روش هزینهیابی متغیر، دستمزد مستقیم سربار ساخت به عنوان یکی از مولفههای هزینههای متغیر تولیدی در نظر گرفته میشود و این هزینه تحت عنوان کالای در جریان ساخت و در ردیف بهای تمام شده موجودیهای آخر دوره منتج از صورتحساب سود و زیان لحاظ میگردد.
3) هزینه یابی برآوردی یا تخمینی
این روش به طور معمول در برگیرنده دو حالت است به این معنی که در موارد زیر از این روش استفاده میگردد.
- هزینهای که برای یک قرارداد یا تصمیم خاص پیشبینی شده است.
- مخارجی که پس از فروش ایجاد میشود.
4) هزینه یابی سفارش کار
این روش شامل مجموعهای از قواعد و راهکارها جهت جمع آوری، شناسایی، ثبت و تخصیص هزینههای تولید همچنین تفکیک سفارشها در فرآیند تولید از ابتدای کار تا پایان عملیات تولید است. بر این اساس هزینههای تولید هر سفارش به صورت تفکیک شده از سایر سفارشها جمع آوری و ثبت میشوند و هر یک به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میگیرند. در همین راستا اسناد و مدارکی شامل: برگ درخواست مواد از انبار، کارت ساعت کار، برگه ساعات کار کارگران و کارت سفارش کار جهت تسهیل این امر استفاده میشود.
5) هزینه یابی مراحل تولید یا مرحله ای
روشهای هزینهیابی مرحلهای در شرکتها و کارخانجاتی که تولیدات آنها به صورت انبوه و یکسان بوده و در هر مرحله قسمتی از محصول تکمیل و ساخته میشوند کاربرد دارد از روشهای هزینه یابی مرحله ای در کارخانجاتی همچون نساجی، مواد شیمیایی، صنایع نفت، کفش و … استفاده میشود.
6) هزینه یابی استاندارد
در نتیجه استفاده از کنترل بودجهای هزینه یابی استاندارد مورد استفاده قرار میگیرد. به این صورت که در کنترل بودجهای نتایج واقعی عملیات یک دایره با نتایج برنامه ریزی شده مقایسه میگردد، در حالی که در هزینه یابی استاندارد نتایج واقعی تولید و فروش یک محصول را با نتایج برنامهریزی شده از قبل می سنجند. در روش هزینهیابی استاندارد، قیمت تمام شده پیش بینی گردیده سپس عملکرد واقعی با آن مقایسه میشود پس از آن به بررسی دلایل مغایرت احتمالی پرداخته و نتایج تجزیه و تحلیل میشوند.
طبقهبندی هزینهها و انواع آنها در حسابداری صنعتی:

موضوع هزینهها و طبقهبندی آنها در مدیریت حسابداری با توجه به شرایط و استفاده از هر یک سیستمهای مختلف حسابدارای دارای تفاوتهای عمدهای است. طبقه بندی هزینهها در حسابداری صنعتی شامل مواردی همچون مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار میباشد که در در برخی دیگر از سیستمها همچون حسابداری مالی از آنها استقاده نمیشود. هزینهها در حسابداری صنعتی بر اساس اصول متفاوتی طبقه بندی میگردد که رایج ترین آنها، طبقه بندی طبیعی هزینهها، طبقه بندی بر اساس ارتباط آنها با تولید محصول و طبقه بندی براساس ارتباط با حجم و تعداد تولید میباشد که در ادامه به هریک از این روشها پرداخته میشود.
طبقه بندی طبیعی هزینهها در حسابداری صنعتی
1) هزینههای تولید:
هزینههایی گفته میشود که در جهت ساخت و تولید یک محصول صرف میشود مانند هزینههای مواد اولیه، دستمزد کارگران و هزینههایی که به طور غیر مستقیم در تولید محصولات نقش ایفا میکنند. به مجموعه این هزینهها، هزینههای ساخت گفته میشود.
2) هزینههای تجاری:
هزینههایی که به طور معمول در بخشهای ستادی کارخانه همچون تدارکات، مالی اداری، توزیع و فروش و … ایجاد میشوند، هزینههای جاری یا عملیاتی گفته میشود.
در حسابداری صنعتی یا قیمت تمام شده کالا، انچه دخیل در محاسبه قیمت تمام شده کالا میباشد هزینههای تولیدی کالا بوده که در دسته اول طبقه بندی طبیعی هزینه ها قرار گرفت. هزینههای تولید نیز بر اساس سیاست شرکت و نوع بازار محصول ان به یکی از دو روش زیر محاسبه میگردد.
الف) طبقه بندی بر اساس ارتباط هزینهها با تولید در حسابداری صنعتی
در در این روش هزینهها بر اساس ارتباط با تولید به دو گروه هزینههای مستقیم و هزینههای غیر مستقیم تفکیک میشوند. هر یک از این دو گروه در ادامه به تفکیک بیان شدهاند.
1) هزینههای مستقیم
این هزینهها به دلیل ارتباط مستقیم با تولید یا ارتباط با مرحلهای از تولید هزینه مستقیم نامیده میشوند. شناخته شدهترین موارد هزینههای مستقیم شامل: مواد اولیه تولید و دستمزد مستقیم کارکنان است. همچنین به غیر از دو مورد بیان شده ممکن است حسب نوع فعالیت هزینههای مستقیم دیگری نیز داشته باشیم همچون ابزارآلاتی که در تولید مورد استفاده قرار میگیرند.
2) هزینه های غیر مستقیم یا سربار تولید
هزینههای سربار تولید هزینههای کم اهمیت در برابر هزینههای تولیدی هستند که بهصورت مستقیم با محصول ارتباطی ندارند، اما در تولید محصول موثر هستند. مشکل اصلی این هزینهها عدم تخصیص ساده به کالا یا مرحله از ساخت و یا سفارش معین و مشخص است مانند هزینههای برق، اب، حقوق و دستمزد غیرمستقیم پرداختی در جهت تولید یا هزینههای استهلاک ساختمانها و تجهیزات و… .
دسته بندی کلی این هزینهها به صورت معمول شامل مواد غیر مستقیم، دستمزد غیر مستقیم و سایرمواردی که حسب شرایط رخ میدهد میباشد.
ب) طبقه بندی هزینهها با توجه به حجم تولید در حسابداری صنعتی
با توجه به شرایط متغیر بازار برخی ازکارخانجات که محصولات آنها تغییرپذیری بیشتری نسبت به سایر محصولات دارند، به طور معمول با توجه به حجم تولید شده و مصرف آن کالا در خصوص هزینههای تولید خود تغییرات لازمه را اعمال میکنند. در این روش هزینهها به سه دسته متغیر نیمه متغیر و ثابت تفکیک میشوند.
1) هزینههای ثابت
هزینههایی که در هر حال ثابت بوده و با تغییر حجم تولید کم و زیاد نمیشوند همچون هزینه محل کارگاه تولیدی، خرید تجهیزات، حقوق کارکنان و …که به حجم تولید شده ارتباط مستقیم ندارند.
2) هزینههای متغیر
هزینههایی که به صورت مستقیم با تولید محصولات در ارتباط هستند و در صورت تغییرحجم تولید محصول افزایش یا کاهش مییابند. همچون هزینه مواد اولیه، برق دستگاههای تولیدی و … که در تولید به مصرف میرسند
3) هزینههای نیمه متغیر
این دسته از هزینهها هم میتوانند ثابت و هم متغیر (و وابسته به مقدار تولید) باشند مانند پاداش مضاعف کارکنان تولیه که علاوه بر حقوق ثابت بر اساس افزایش تولید پرداخت میگردد.
اجزاء و عوامل حسابداری صنعتی
پس از آشنایی با روشهای محاسبه هزینهها در حسابداری صنعتی در یافتیم که هزینه ها پس از طبقهبندی به هر یک از دو روش مطرح شده دارای ایتمهای بسیار خواهد بود اما انچه در حسابداری هزینه تمام شده اهمیت دارد سه جز اصلی هزینههای تولیدی بوده که به تشریح این سه جز اصلی یعنی: مواد اولیه، دستمزد، سربار (سایر هزینههای تولید) میپردازیم.
1) مواد اولیه
مواد اولیه که اصلی ترین جز تولید کالا و محصول است خود شامل دو بخش میشود:
- مواد مستقیم: آن بخش از مواد مصرفی که مستقیماً در ساخت کالا نقش دارد و جز جدا نشدنی محصول است را مواد مستقیم گویند همچون آهن در ساخت چاقو.
- مواد غیرمستقیم: آن بخش از مواد مصرفی که صرفا جهت تکمیل کالا ضروری است و مصرف ناچیزی دارد مواد غیرمستقیم محسوب می شود مانند مصرف روغن، پیچ و … .
2) دستمزد
حقوق و دستمزد که در جریان تولید و ساخت کالا به کارگران پرداخت میشود. نیز به دو بخش زیر تقسیم میگردد:
- دستمزد مستقیم که بابت کاری پرداخته می شود که مستقیم صرف تبدیل مواد اولیه به کالای ساخته شده میگردد.
- دستمزد غیرمستقیم که بابت کاری پرداخت می شود که مستقیماً در ساخت و ترکیب کالای ساخته شده نقش نداشته است.
3) سایر هزینهها (سربار ساخت)
کلیه هزینههایی که در جریان تولید اتفاق می افتد اما نمیتوانیم آنها را به طور مستقیم و مشخص به اقلامی از تولید یا محصولی خاص اختصاص دهیم به عنوان سربار کارخانه یا سایر هزینهها شناسایی میشوند همچون؛ مواد غیرمستقیم تولید، دستمزد غیرمستقیم، هزینه تعمیرات و هزینههای استهلاک ماشین آلات، هزینه بیمه و … .
تهیه گزارشات مربوط به حسابداری صنعتی

تهیه گزارشات یکی از بخشهای مهم در فرایند کاری هر شرکت است حال انکه گزارشات حسابداری به عنوان یکی از مهمترین نوع گزارشات مطرح میگردد زیرا عملکرد مالی و شاخصههای مورد نیاز جهت اتخاذ تصمیمات استراتژیک و عملیاتی سازمان را در اختیار مدیران قرار میدهد. این گزارشات بسته به نوع کاربرد به صورت درون سازمانی یا برون سازمانی تهیه میگردند تا جهت برنامهریزی و و تجزیه و تحلیل روند آتی شرکت و شناسایی نقاط قوت و ضعف سازمان به کار گرفته شوند.
گزارشات مربوط به حسابداری صنعتی نیز به دو بخش درون سازمانی و برون سازمانی تفکیک میشوند. گزارشات درون سازمانی شامل اجزا اصلی حسابداری صنعتی همچون گزارش مواد، گزارش دستمزد و گزارشات سربار است. در این گزارشات جزئیات نوع و هزینههای صرف شده جهت اطلاع مدیران سازمان تنظیم میگردد.
گزارش قیمت تمام شده محصول نیز خروجی مهم حسابداری صنعتی است که برای ارائه به مدیران تنظیم میشود. گزارشات برون سازمانی نیز جهت ارائه به مدیران سازمان و ذی نفعان خارجی سازمان تهیه میشود مهم ترین این گزارشات صورت حساب سود و زیان و در شرکتهای بازرگانی گزارش قیمت تمام شده محصول فروش رفته است که در تنظیم انها از قیمت تمام شده کالای ساخته شده استفاده میشود.
یک مثال واقعی از حسابداری صنعتی:
شکل زیر گزارش بهای تمام شده کالای فروش رفته یکی از شرکتهای تولید کنستانتره سرب و روی ثبت شده در بورس و اوراق بهادار تهران است که به تشریح آن میپردازیم

در این جدول ابتدا بهای تمام شده مواد اولیه اماده مصرف که یکی از سه آیتم اصلی حسابداری صنعتی میباشد بر اساس محاسبه موجودی اول دوره به علاوه خرید مواد منهای موجودی پایان دوره و فروش مواد بدست امده است. سپس با افزود دو ایتم اصلی دیگر یعنی دستمزد مستقیم و سربار تولید هزینه ساخت یا تولید محاسبه میگردد . در ادامه موجودی ابتدای دوره محاسبه شدهاست و به هزینه تولید اضافه میگردد و با کسر موجودی پایان دوره از مجموع این دو قسمت بهای تمام شده کالای فروخته شده در سال مشخص میگردد.
در این مقاله سعی شد تا حدودی به سوالات مطرح شده در ابتدای کار که بیان کننده اکثریت ابعاد حسابداری صنعتی است، پاسخ داده شود. همانگونه که بیان گردید مفهوم حسابداری صنعتی جهت دستیابی شرکتهای تولیدی به قیمت تمام شده کالای تولید شده ایجاد گردیده است و با توجه نوع فعالیت شرکت و سیستمهای هزینهیابی ان میتواند متغیر از سایر سازمانهای مشابه باشد و صرف دستیابی به هدف تعیین شده اهمیت دارد. همچنین شرکتهای تولیدی بایستی با بررسی صورتهای مالی تنظیم شده خود نقاط ضعف و قدرت سیستم هزینهیابی مورد استفاده را درک کرده تا در هنگام نیاز به برداشت مقادیر مورد نیاز محاسبه قیمت تمام شده از این صورتها با مشکل مواجه نگردند.
امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده و با نظرات ارزشمند خود ما را در جهت بهبود کیفیت مقالات یاری نمایید.