میثاقهای حسابداری
میثاقهای حسابداری، اصول محدود کننده حسابداری یا محدودیتهای حسابداری بیان کننده اصول یا محدودیتهایی هستند که در کنار اصول و مفروضات حسابداری به روشن ساختن و شفاف کردن ثبت و گزارشگری مالی کمک میکنند.
اصول محدود کننده در مقایسه با مفروضات و اصول جنبه اجرایی و کاربردی بیشتری دارند و کاربرد مفروضات و اصول حسابداری را در چارچوب خاصی محدود میسازد.
ذکر این نکته قابل اهمیت است که میثاقهای حسابداری اثر تعدیل کنندهای بر حسابداری و گزارشگری مالی دارند.
محدودیتهای حسابداری بیانگر قواعدی هستند که توصیف کننده یک محدوده است. میثاقهای چهارگانه حسابداری عبارتند از:
- فزونی منافع به مخارج
- اهمیت
- محافظه کاری
- خصوصیات صنعت
در ادامه هر یک از این اصول تشریح میشود.
میثاقهای حسابداری:
1- اصل فزونی منافع بر مخارج
اصل فزونی منافع بر مخارج یا کارایی هزینه، اصلی فراگیر در کل چارچوب به شمار میرود که یکی از میثاق های حسابداری است.
شرکتها برای تهیه گزارشات مالی زمان و هزینه زیادی صرف میکنند. مقدار میزان دقت گزارشات و خروجی مورد نیاز بستگی به هدف و توانایی شرکت دارد. زیرا بر اساس اهداف شرکت و روند هزینهبر و زمانبر تهیه گزارشات مالی ( که شامل، جمع اوری اطلاعات، پردازش و تجزیه و تحلیل میشود) پول و هزینه یک اصل محدود کننده در این امر محسوب میشود.
مدیران و سرمایهگذاران شرکت علاقه مند به اطلاع از تمامی گزارشات و صورتها هستند. اما با توجه به موارد بیان شده محدودیت هزینهای تهیه گزارشات میتواند مشکل افرین باشد. علاوه بر این گزارش برخی موارد و تجزیه و تحلیل آنها ممکن است برای هیچ یک از ذی نفعان سودمند نباشد و بار مالی بی نتیجهای بر شرکت تحمیل کند.
بر این اساس شرکت بایستی فاکتورها و محدودیتهای هزینه خود را بررسی کند. با توجه به فاکتورهای مالی شرکت گزارشات مالی باید صرفا شامل موارد ضروری بوده و از ارائه اطلاعات بلا استفاده اجتناب شود.
به عنوان مثال صرف هزینه برای بررسی و تحلیل تفاوت هزار تومانی دفتر ثبت و اظهارنامه موضوعیتی ندارد.
2- اصل اهمیت
یکی از موضوعات مهم در تهیه گزارشات مالی توجه به میزان اهمیت اطلاعات جمعآوری شده است. شرکتها بایستی با بررسیهای لازم اطلاعات موثر را شناسایی و برای جمع آوری سایر اطلاعات تلاش خود را صرف نکنند.
کسب و کارها جهت کاهش هزینههای نا متعارف بهتر است با استفاده از روشهای کم هزینه تر، عملی تر و راحتتر نسبت به روشهای تئوریک به بررسی دادههای با اهمیتتر بپردازند. بر این اساس شرکتها میتوانند فرایند زیر را برای سنجش اهمیت اطلاعات پیادهسازی کنند:
الف) تعریف محدوده و هدف
- اهداف باید مشخص شوند اینکه نتایج فرایند اهمیت سنجی چه کاربردی داشته و روند آن درآینده چه خواهد بود.
- گزارشات تهیه شده چه مخاطبانی دارد؟
- تعریف اهمیت و مهم بودن در شرکت چیست؟
- کدام بخشهای شرکت در این فرایند دخیل هستند؟
ب) شناسایی موضوعات بالقوه
- بررسی منابع موجود جهت تهیه لیستی از تمامی موضوعات مطرح شده
- مشخص کردن مسئول هر موضوع و تیمی که در قبال آن پاسخگو است.
- مشخص کردن ریسکها و فرصتها
- در نظر گرفتن مشارکت ذی نفعان و دریافت بازخوردها
ج) طبقه بندی
- طبقه بندی موضوعات دارای اهمیت بر اساس زمینه کاری شرکت
- بررسی سطوح موضوعات و سطح بندی آنها
- تطابق دادن موضوعات با اهداف و استراتژیهای شرکت
- آشنایی کارمندان با ریسکها و فرصتها
د) جمع اوری اطلاعات درباره موضوعات و اهمیت آنها
- بررسی موضوعات و تحقیق در رابطه با ارتباط موضوعات با کسب و کار و شرکت
- جمعآوری اطلاعات در رابطه با میزان اهمیت و اولویت موضوعات
ه) اولویتبندی
موضوعات دارای اهمیت بر اساس موارد زیر اولویت بندی شوند:
- شناسایی عملکردهای مرتبط با شرکت به همراه لحاظ کردن احتیاجات ذی نفعان
- استفاده از روشهای امتیازدهی
- تعیین معیاری برای مشخص کردن اهمیت داشتن یا نداشتن یک موضوع
و) درگیر کردن مدیریت
- تایید روش ارزیابی میزان اهمیت موضوعات توسط مدیریت
- بررسی فرایند توسط مدیریت برای مهم جلوه دادن آن
ز) بررسی بازخوردهای ذی نفعان
- مشخص کردن ذی نفعان دارای اهمیت جهت اعمال نظر در فرایند
- جمعآوری بازخوردها
با استفاده از گامهای طی شده در فرایند بالا میتوان هر یک از اطلاعات مورد نیاز جهت تهیه گزارشات مالی را اهمیت سنجی کرد. همچنین با اجرای این فرایند تا اطلاعات بی ارزش تا حد زیادی فیلتر شده و بررسی نمیشوند.
3- خصوصیات صنعت
با توجه به زمینه کاری شرکت و صنعتی که در ان فعال است، میتوان اقدام به تعدیل و یا اصلاح روشهای حسابداری مطابق با ویژگیهای خاص آن صنعت نمود. همچنین میتوان از روشهای جدید به شرط بهینه و سودمند بودن نسبت به روشهای پذیرفته شده حسابداری استفاده کرد.
خصوصیات صنعت در مقایسه با هزینه، روابط و اهمیت محدودیت کمتری در گزارشگری مالی دارند. علت برقراری این محدودیت در برخی صنایع دشواری محاسبه هزینههای تولید و هزینهزا بودن این فرایند است.
بنابراین به طور معمول شرکتها تصمیم می گیرند که تنها قیمتهای فعلی بازار را در عوض هزینههای تولید گزارش دهند.
به عنوان مثال، در صنعت کشاورزی محاسبه هزینه هر محصول دشوار و هزینهبر است از این رو قیمت فعلی بازار جهت راحتی کشاورزان گزارش میشود.
4- محافظه کاری یا احتیاط
در این اصل انچه اهمیت دارد این است که شرکتها از روشهایی درآمدها و داراییها را بیشتر از واقعیت و هزینهها و بدهیها را کمتر از واقع نمایش میدهند، استفاده نکنند.
حسابداران معمولا معاملات را تخمین زده و سپس تصمیم میگیرند که معاملات را ثبت کرده یا رد کنند و این فرایند براساس قضاوت انها صورت میگیرد.
محافظه کاری از این جهت برای حسابداران مفید است که کمک میکند تا از بین دو گزینه مشابه گزینه با خوشبینی کمتر را انتخاب کنند. بر این اساس حسابداران بایستی این وضعیت را برای ذی نفعان شرکت واضح و شفاف نمایند. همچنین، باید دانست که محافظهکاری محدودیت کمتری دارد و این بدان معناست که شرکتها در هنگام گزارش صورتهای مالی باید تمرکز بیشتری روی اخبار بد داشته باشند.
شرکتها هنگام مواجهه با مسائل حسابداری باید روشی را انتخاب كنند كه كمترین احتمال کاهش بیش از حد دارایی و درآمد یا نادیده گرفتن بدهیها و ضررها را دارد. به عنوان مثال، اگر حسابداران معتقد باشند که 2٪ بدهی از لحاظ تاریخ وصول مغایرت دارد همچنین تعدادی دیگر از حسابداران معتقد باشند 5٪ بدهیها از این نظر مغایرت دارد، شرکت هنگام تهیه صورتهای مالی باید نظر گروه دوم را لحاظ کند.