موج بدبینی به بورس در پاییز
ریزش ادامه دار بورس برای سهام داران همانند طرفداران یک تیم فوتبال شده است.
طرفدارانی که هر بار به امید برد تیم محبوبشان به تماشای بازی می نشینند.
اما تیم دستخالی زمین را ترک میکند و آنها دلشکسته از تماشای بازی دست میکشند.

ابهامات و نگرانی های بازار بورس
بورسی که روزی در بازارها در اوج بود، این روزها در فضای تردید و ابهام به سر میبرد.
برخی تلاش دارند این تردیدها را به مسائل حاشیه ای و موقتی متصل کنند.
اما اقتصاددانان مبرز این فضا را به عوامل بنیادی مربوط میدانند.
از دید این اقتصاددانان روندی که بورس در تابستان در پیشگرفته بود قابل توضیح منطقی نبود.
نقدینگی واردشده به بازار که یک اتفاق بیسابقه در بازار سهام بود قیمتها را غیر منطقی بالا برد.
با اولین جرقه روند ریزش بازار شروع شد.
به گفته این گروه مقصد بورس رسیدن به سطح نسبت قیمت به درآمد در سال گذشته است.
در نتیجه شاخص کل تا رسیدن به این سطح نزول خواهد کرد.
البته گروه دیگری از اقتصاددانان معتقدند در تحلیل نسبت قیمت به درآمد باید نگاه به آینده داشت.
در نتیجه نسبتهای گذشتهنگر نمی تواند توضیحدهنده روند بورس باشد.
گروه نخست تاکید دارند که اگر نگاه به آینده به معنی نگاه به افزایش قیمت دلار است،این افزایش بر هزینه ها نیز اثرگذار است.
اما با توجه به اینکه افزایش قیمت ارز، هزینه و درآمد را باهم بالا میبرد.
می توان گفت سود حاصل تفاوت چندانی نخواهد کرد.
به اعتقاد این گروه فقط در کوتاهمدت و باهدف نوسان گیری میتوان اثر هزینهای را فیلتر کرد.
موج خوش بینی تابستان و موج بدبینی پاییز
اتفاقات بورس را می توان علاوه بر تحلیل های اقتصادی با تحلیل های روانی نیز مرور کرد.
در نیمه اول تابستان حرکت پرشتاب بورس نشان میداد که معامله گران از جنبه روانی خود را برای بدترین اتفاق ممکن آماده کردهاند.
حتی برخی با شبیهسازی رفتار بورس تهران را با بورس کشورهایی نظیر ونزوئلا و زیمبابوه که گرفتار ابر تورم بودند مقایسه میکردند.
حال ظاهراً بورس خود را برای بهترین اتفاقات ممکن در عرصه سیاسی و سیاست خارجی آماده کرده است.
زیرا حتی شرکتهایی که در گزارشهای خود عملکرد مطلوبی داشتهاند؛ نیز از تیغ فروش در امان نماندهاند.
درواقع موج بدبینی در نیمه نخست تابستان جای خود را به موج خوشبینی در نیمه نخست پاییز داده است.