رشد اقتصادی چیست؟

رشد اقتصادی چیست؟

در این مقاله می خواهیم به 10 سوال متداول در مورد رشد اقتصادی پاسخ دهیم.

سوال1) رشد اقتصادی چیست؟

  • رشد اقتصادی افزایش تولید کالاها و خدمات طی یک دوره خاص است.
  • برای دقیق تر بودن میزان آن، هنگام اندازه گیری باید اثرات تورم را از بین برد.
  • رشد اقتصادی سود بیشتری برای مشاغل ایجاد می کند.
  • رشد اقتصادی باعث می‌شود ارزش مالی شرکت ها بیشتر شود. نتیجه این خواهد بود که قیمت سهام مجموعه های مختلف در بازار بورس افزایش می‌یابد. این موضوع سرمایه شرکت ها را به سمت سرمایه گذاری و استخدام کارمندان بیشتر سوق می دهد.
  • با ایجاد شغل بیشتر، درآمد افزایش می‌یابد.
  • مصرف کنندگان پول بیشتری برای خرید محصولات و خدمات اضافی دارند. خریدها باعث رشد اقتصادی بیشتر می شوند.
  • به همین دلیل ، همه کشورها به دنبال رشد اقتصادی مثبت هستند. این باعث می شود رشد اقتصادی به عنوان ناظر و نشان شاخص اقتصادی تبدیل شود.

سوال 2) اصطلاحات اقتصادی برای توصیف رشد اقتصادی کدامند؟

علم اقتصاد اصطلاحات خاصی دارد تا بتواند موقعیت های اقتصادی از جمله رشد اقتصادی را توصیف کند. برای درک بهتر این مقاله باید با اصطلاحات زیر آشنا باشیم:

الف) تولید ناخالص داخلی

تولید ناخالص داخلی، کل تولید اقتصادی کشور را در نظر می گیرد. این شامل ارزش پولی کلیه کالاها و خدماتی است که مشاغل کشور برای فروش تولید می کنند. فرقی نمی کند که آن‌ها در داخل کشور یا خارج از کشور فروخته شوند.

ب) تولید ناخالص ملی

عبارت است میزان تولید ناخالص داخلی بدون محاسبه مقدار پولی که شرکت ها و موسسات خارجی مستقر در داخل کشور تولید می‌کنند.

پ) تولید خالص داخلي

اگر از توليد ناخالص داخلي، هزينه هاي مربوط به استهلاک کالاهاي داراي ارزش مالي کسر شود ، توليد ناخالص ملي بدست مي‌آید.

ت) تولید نهایی

این تولید نهایی، شامل قطعاتی نیست که برای ساخت محصول ساخته می شوند. این نرخ تولید، درآمد ناشی از صادرات را نیز شامل می شود زیرا اجناس صادر شده در کشور تولید می شود.

ث) درآمد ملی

به طور معمول ، درآمد ملی به معنای کل کالاها و خدمات تولید شده سالانه در یک کشور است. به عبارت دیگر ، کل درآمد ناشی از فعالیت های اقتصادی در یک سال به یک کشور به عنوان درآمد ملی شناخته می شود.

ج) درآمد ناخالص ملی

درآمد ناخالص ملی اندازه گیری درآمد یک کشور است.این مورد شامل کلیه درآمدی است که توسط ساکنان و مشاغل یک کشور به دست می آید . همچنین شامل درآمد حاصل از کار افراد تبع آن کشور که خارج از کشور هستند می شود.

چ) درآمد ملی واقعی

درآمد ملی واقعی درآمد ملی یا اسمی، برای تورم تنظیم می شود. این مورد همچنین درآمد ملی با قیمت های ثابت است. متداول ترین اندازه گیری درآمد ملی تولید ناخالص داخلی (تولید ناخالص داخلی) است.

سوال3) چگونه می توان رشد اقتصادی را اندازه گیری کرد؟

  • اندازه گیری تولید ناخالص داخلی بهترین راه برای سنجش رشد اقتصادی است.
  • تولید ناخالص داخلی، تولید نهایی را اندازه گیری می کند.
  • همچنین میزان هزینه های واردات از رشد اقتصادی کم می شود.
  • بیشتر کشورها رشد اقتصادی را در هر سه ماه اندازه گیری می کنند.
  • دقیق ترین اندازه گیری، اندازه گیری رشد تولید ناخالص داخلی واقعی است.
  • این المان، اثرات تورم را از بین می برد.
  • در واقع نرخ رشد تولید ناخالص داخلی، از تولید ناخالص داخلی واقعی استفاده می کند.

سوال4) بانک جهانی چطور رشد اقتصادی را می سنجد؟

  • بانک جهانی از درآمد ناخالص ملی به جای تولید ناخالص داخلی برای اندازه گیری رشد استفاده می کند.
  • این شامل درآمدی است که توسط شهروندانی که در خارج از کشور کار می کنند، ارسال می شود.
  • این یک منبع مهم درآمد برای بسیاری از کشورهای در حال ظهور در بازار مانند مکزیک است.
  • مقایسه تولید ناخالص داخلی براساس کشور، اندازه اقتصاد این کشورهای در حال رشد را نادیده می گیرد.
  • تولید ناخالص داخلی شامل خدمات پرداخت نیست. این موضوع شامل کار های خدماتی مانند مراقبت از کودکان و سالمندان ، کارهای داوطلبانه یا عام المنفعه یا فعالیت های غیرقانونی در بازار سیاه را کنار می گذارد.
  • این نرخ، هزینه های زیست محیطی را محاسبه نمی کند. به عنوان مثال ، قیمت پلاستیک ارزان است زیرا هزینه دفع آن را شامل نمی شود.

در نتیجه ، تولید ناخالص داخلی میزان تأثیر این هزینه ها بر رفاه جامعه را نمی سنجد. وقتی یک کشور در هزینه های بهبود زیست محیطی سهم داشته باشد، در حقیقت استاندارد زندگی شهروندان خود را بهبود می بخشد. یک جامعه فقط آنچه را که برای خودش ارزش دارد، می سنجد.

به همین ترتیب ، جوامع فقط به آنچه می سنجند ارزش می گذارند. به عنوان مثال ، کشورهای نوردیک (کشورهای حوزه اروپای شمالی و شمال اقیانوس اطلس مانند دانمارک ، فنلاند، سوئد و…) در گزارش رقابت جهانی مجمع اقتصادی جهانی، رتبه بالایی دارند.
بودجه آنها روی محرک های رشد اقتصادی متمرکز است.
این کشورها دارای آموزش در سطح جهانی ، برنامه های اجتماعی و سطح بالایی از زندگی است. این عوامل نیروی کار ماهر و با انگیزه ایجاد می کنند.

سوال5) مراحل رشد اقتصادی چیست؟

جزئیات نحوه محاسبه بهره‌وری/اعداد و ارقام بهره‌وری از کجا می‌آیند ...
رشد اقتصادی

این پنج مرحله عبارتند از:

(۱) جامعه سنتی

طبق نظر روستو جامعه سنتی را به عنوان یكدیگر توصیف كرده است كه ساختار آن در توابع تولید محدود مبتنی بر علم و فن آوری پیش از نیوتنی توسعه یافته است.

این بدان معناست که از روش های ابتدایی و قدیمی برای تولید استفاده می شود. منظور از تولید تنها تولید برای مصرف است و میزان مصرف بسیار محدود است.
هیچ مفهومی از پس انداز و سرمایه گذاری در اقتصاد وجود ندارد.
 تمدن خاورمیانه بهترین نمونه از این نوع است.

(۲) مرحله قبل از رشد اقتصادی

در این مرحله ، مردم به داشتن سطح بالاتری از زندگی فکر می کنند. برای دستیابی به این تغییرات خوب ، باید اقدامات دارای ساختاری معین در اقتصاد اتفاق بیفتد. در این مرحله ، پس انداز و سرمایه گذاری در فعالیت های خاص پیشنهاد و تشویق می شود.

آموزش نیز گسترش می یابد. این دوره زمانی است که پیش شرط هایی برای رشد ایجاد می شود. ظهور سرمایه گذاران و کارآفرینان جدید باعث روند صعودی تجارت می شود. بنابراین، تمام تلاش ها برای تحقق پیش شرط های رشد اقتصادی انجام می شود.

(۳) مرحله رشد اقتصادی

به گفته رستو ، رشد مرحله انقلاب صنعتی با استفاده از فناوری های پیشرفته انجام می‌شود. در جوامع مدرن نیز به آن آبشار بزرگ گفته می شود. انواع زیرساخت های اقتصادی – اجتماعی تعیین شده است. در نتیجه روند رشد شروع می شود.

در این مرحله میزان پس انداز و سرمایه گذاری بالایی وجود دارد و نرخ تشکیل سرمایه بسیار سریع است. در صنایع کالاهای مصرفی و سرمایه ای هم توسعه وجود دارد.

(۴) رسیدن به بلوغ اقتصادی

پس از دستیابی به رشد خود پایدار ، اقتصاد برای رسیدن به بلوغ آماده است. در این مرحله
اقتصاد به سمت هدف تبدیل شدن به یک اقتصاد بالغ حرکت می کند. در حقیقت ، این دوره زمانی است که جامعه به طور مؤثر طیف وسیعی از فناوری های نوین را به کار گرفته است.

بنابراین فناوری مدرن در کلیه بخش های تولید اتخاذ شده است. در این مرحله نیروهای کار برای داشتن امنیت اقتصادی و اجتماعی بیشتر خود را سازماندهی می‌کنند.
در اینجا تجارت بین المللی نیز جایگاه مهمی دارد. نرخ سرمایه گذاری و تشکیل سرمایه فوق العاده افزایش یافته است.

(۵) مصرف انبوه

مصرف انبوه آخرین مرحله تولید است. این مرحله پس از رسیدن به مرحله بلوغ اقتصادی رخ می دهد.
در این مرحله ، بخش های پیشرو کالاها و خدمات مصرفی با دوام تولید می کنند.
تولید سرانه یا درآمد کشور بسیار زیاد می شود.

در حقیقت ، استانداردهای افراد برای زندگی شان برای همه اعضای جامعه قابل تضمین است. این مسئله منجر به ایجاد دولت های همراه با رفاه می شود. بسیاری از کشورهای اروپای غربی و شمالی به این مرحله رسیده اند.

سوال6) حباب اقتصادی چیست؟

تحلیل‌گران رشد اقتصادی را مشاهده و رصد می کنند تا دریابند که چرخه تجارت در چه مرحله
اقتصادی قرار دارد. بهترین مرحله گسترش است. این زمانی است که اقتصاد به شکلی پایدار در حال رشد است.
اگر رشد خیلی فراتر از نرخ رشد سالم باشد ، حباب دارایی ایجاد می کند.

این اتفاقی است که در سال 2006-2005 برای بخش مسکن ایالات متحده افتاد. اگرچه پول
بیش از حد، کالاها و ارائه خدمات زیادی را به دنبال دارد اما تورم شروع می شود. این مرحله “اوج یا پیک” در چرخه تجارت است.

در بعضی مواقع ، اعتماد به رشد اقتصادی از بین می رود. وقتی مردم بیشتر از خرید دارایی های خود را می فروشند ، اقتصاد منعقد می شود.
هنگامی که این مرحله از چرخه کسب و کار ادامه پیدا کند ، به رکود تبدیل می شود. این رکود اقتصادی معمولا یک دهه ادامه دارد.

سوال7) علل رشد اقتصادی ایالات متحده چیست؟

ایالات متحده از چهار عامل تولید به وفور برخوردار است. این چهار عامل تولید، عبارت است از:

  1. منابع طبیعی زمین
  2. نیروی کار
  3. تجهیزات سرمایه
  4. کارآفرینی

وسعت زمین بزرگ ایالات متحده در مقایسه با روسیه ، کانادا و استرالیا کمتر است اما منابع
طبیعی بیشتری نسبت به این کشورها دارد.

انواع منابع طبیعی عبارتند از:

  1. خاک حاصل خیز و قابل کاشت در دشت های بزرگ معروف به «سبد نان جهان»
  2. آب و هوای معتدل
  3. آب شیرین ، دریاچه ها و رودخانه ها
  4. ذخایر زیادی از نفت ، زغال سنگ و گاز طبیعی

کانادا و روسیه با آب و هوای سرد در این زمینه خنثی هستند و استرالیا دارای آب و هوایی
خشک است.

این منابع طبیعی نیروی کار را به خود جلب می کردند. در نتیجه ، نیروی کار ایالات متحده
خانواده ای بزرگ ، ماهر و قابل جابجایی است. همچنین به سرعت در حال تغییر است تا به نیازهای تجاری پاسخ دهد.

میزان جمعیت کشور چه اثری در رشد اقتصادی دارد؟

جمعیت بزرگ و متنوع، بازار آزمایش های تجاری خانگی (درون کشوری) را فراهم می کند. این
امر به شرکت های داخلی این امکان را می دهد که بدانند مصرف کنندگان چه می خواهند. این امر به ایالات متحده مزیت نسبی در تولید محصولات مصرفی داده است. در نتیجه ، تقریبا 70٪ آنچه کشور تولید می کند ، برای مصرف شخصی است.

رشد اقتصادی نیز ناشی از افزایش بهره وری است. این رشد اقتصادی اندازه گیری می کند به ازای هر ساعت کار، کارگر چه مقدار بازدهی دارد.

این نوع اقتصاد که به اقتصاد بازار آزاد معروف است، نوآوری های حوزه فناوری را تشویق می کند و باعث توسعه آن می‌شود.

همه این عوامل، به شرکت های آمریکایی مزیت انجام صادرات به نقاط دیگر را می دهد.
 در نتیجه ، ایالات متحده چهارمین صادر کننده بزرگ جهان است.
این شرایط به این کشور اجازه داده است تا در تولید چهارمین عامل تولید ، تجهیزات اصلی، سرآمد باشد.
این تجهیزها شامل رایانه ها ، نیمه هادی ها و تجهیزات پزشکی است. همچنین شامل ماشین
آلات و تجهیزات صنعتی می باشد.

صنعت خدمات ایالات متحده نیز نوآورانه است. این کشور موفق ترین خدمات مالی و بانکی،
مراقبت های بهداشتی و مالکیت معنوی به عنوان مثال در نرم افزار رایانه ای (مانند حق کپی رایت) را دارد.

سوال8) توصیه هایی برای رشد اقتصادی

اگر یک کشور از نظر عوامل تولید که بالاتر بیان شد، برکت و رشد پیدا نکند ، باید راه های دیگری برای رشد اقتصادی پیدا کند.
دولت ها می خواهند رشد اقتصاد کشور را افزایش دهند زیرا این امر درآمد حاصل از مالیات را افزایش می دهد.

رشد به مشاغل اجازه می دهد تا كارگران را استخدام كنند و درآمد آنها را افزایش دهند. وقتی
مردم احساس سعادت و رفاه می کنند ، با انتخاب مجدد رهبران سیاسی به آن ها پاداش می دهند.
پس رشد اقتصادی فقط یک فاکتور اقتصادی نیست بلکه اثر سیاسی نیز دارد.

سوال9) نقش دولت در رشد اقتصادی چیست؟

دولت با سیاست های گسترده مالی ، رشد را تحریک می کند. در این راه یا برای رشد اقتصادی بیشتر هزینه می کند یا مالیات را کاهش می دهد و در اخرین اقدام ممکن است از هر دو راه استفاده کند.
 از آنجا که سیاستمداران می خواهند مجدداً انتخاب شوند ، از سیاست مالی گسترده برای تحریک اقتصاد استفاده می کنند.

اما سیاست مالی گسترده برای کشور خطرناک و برای شهروندان اعتیاد آور است. اگر دولت
هزینه های بیشتری را ادامه دهد و مالیات کمتری داشته باشد ، منجر به کسری بودجه دولت می شود.

در این صورت با اینکه دولت تلاش می کند به رشد اقتصادی برسد اما در نهایت به سطح
بدهی بالاتری منتهی می شود. با گذشت زمان، با نزدیک شدن نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی به 100٪ ، رشد اقتصادی کند می شود.

سرمایه گذاران خارجی سرمایه گذاری وجوه را در کشوری با نسبت بدهی بالا متوقف
می کنند. آن‌ها نگران هستند که آن کشور قادر به بازپرداخت سرمایه آن ها نباشد یا سرمایه آن ها ارزش کمتری پیدا کند.

بنابراین دولت ها باید هنگام به کارگیری سیاست های گسترده مالی محافظه کارانه عمل
کنند. آن‌ها فقط باید هنگامی از آن استفاده كنند كه اقتصاد در ركود یا در مرز ركود باشد.

وقتی اقتصاد در حال رشد است ، رهبران آن باید هزینه‌های که برای رشد اقتصادی می‌کنند را کاهش داده و مالیات را افزایش دهند. این سیاست مالی محافظه کار تضمین می دهد که رشد اقتصادی پایدار خواهد بود.

نقش بانک مرکزی کشور در رشد اقتصادی چیست؟

بانک مرکزی یک کشور نیز می تواند با سیاست های پولی منجر به تقویت رشد شود.
این سیاست می تواند با پایین آمدن نرخ بهره ، عرضه پول را افزایش دهد.
بانک ها وام را برای خودرو ، مدرسه و خانه ارزانتر و کم سودتر می کنند. آنها همچنین نرخ بهره کارت اعتباری و سفته ها را کاهش می دهند. همه این کارها باعث افزایش هزینه های مصرف کننده و رشد اقتصادی می شود.

سوال10) وضعیت اقتصادی در ایران چطور بهبود می‌یابد؟

برای بهبود وضعیت اقتصادی دولت باید بتواند عوامل رشد را شناسایی و در مسیر رسیدن به آن، برنامه ریزی ساختاری انجام دهد.

از مهم ترین این عوامل، حرکت به سمت خصوصی سازی منابع و صنایعی که در مالکیت دولت است می‌باشد.

انباشت سرمایه به طور کلی استفاده از سرمایه موجود به منظور کسب مقدار بیشتری از همان نوع سرمایه است.
اگر منظور از سرمایه اولیه می تواند پول و ثروت، علم، سرمایه های فیزیکی و آموزشی باشد، معنای انباشت سرمایه برای تمام موارد ذکر شده قابل تعمیم است.

شناسایی این عوامل در مقالات مختلف بررسی شده است. چند عامل از عوامل رشد اقتصادی ایران به شرح زیر است:

  1. انباشت سرمایه آموزشی
  2. نیروی کار
  3. کیفیت نیروی کار و تفکیک نیروی کار بر اساس متخصص و ساده و جایگذاری صحیح نیروهای کار
  4. درجه آزادی تجارت خارجی
  5. انباشت سرمایه پژوهشی
  6. انباشت سرمایه فیزیکی

در اثبات تاثیر این عوامل نویسنده از تطبیق این عوامل با مدل رشد سخن گفته است.

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.